هی فلانی
....
 
"هی فلانی! زندگی شاید همین باشد
یک فریبِ ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمی خواهی
من گمانم زندگی باید همین باشد.
 
آه!...آه! امّا
او چرا این را نمی داند، که در اینجا
من دلم تنگ ست . یک ذرّه ست؟
شاتقی هم آدمست ، ای داد برمن ، داد !
ای فغان! فریاد !
من نمی دانم چرا طاووس من این را نمی داند ؟
که من بیچاره هم در سینه دل دارم .
که دل من هم دل ست آخر؟
سنگ و آهن نیست .
او چرا این قدر از من غافل ست آخر ؟
آه ،آه ، ای کاش
....
کاشکی .... اما .... رهاکن هیچ"
و رها می کرد .
او رها می کرد حرفش را
حرفِ بیدادی که از آن بود دایم داد و فریادش .
و نمی بُرد و نمی شُد بُرد از یادش .
 
اغلب او این جا دهان می بست
گر به ناهنگام ، یا هنگام ، دَم دَر می کشید از دردِ دل گفتن .
شاتقی این ترجمان ِ درد ،
قهرمان ِ درد ،
آن یگانه مردِ مردانه ،
پوچ و پوک زندگی را نیم دیوانه .
و جنون ِ عشق را چالاک و یکتا مرد .
او به خاموشی گرایان ، شِکوه بَس می کرد .
و سپس با کوشش ِ بسیار.
عُقده ی خود را فرو می خورد
....
 
شاتقی آنگاه
چند لحظه چشم ها می بست و بعد از آن ،
می کشید آهی و می کوشید
- با چه حالت ها و حیلت ها –
باز لبخند غریبش را ، که چندی محو و پنهان بود ،
با خطوط چهره ی خود آشنا می کرد .
لیکن این لبخند ، در آن چهره تا یک چند ،
از غریبِ غربت ِخود مویه ها می کرد .
َو چنان چون تکّه ای وارونه از تصویر ،
- یا چو تصویری که می گرید ، غریبی می کند در قابِ بیگانه-
در خطوط چهره ی او ، جا نمی افتاد .
حس غربت در غریبه چشم ما می کرد.
شاتقی آن گاه در می یافت .
روی می گرداند و نابیننده ، بی سویی ، نگا می کرد .
همزمان با سرفه یا خمیازه یا با خارش چانه
- می نمود این گونه ، یا می کرد –
تکّه ی وارون ِ آن تصویر را از چهره بر می داشت ؛
و خطوطِ چهره اش را جا به جا می کرد .
تا بدین سان از برای آن جراحت ، آن به زهر آغشته ،
آن لبخند ،
باز جای ِغصب وا می کرد .
 
 
عصر بود و راه می رفتیم ،
در حیاط کوچکِ پاییز ، در زندان .
چند تن زندانی ِباهم ، ولی تنها .
آن چنان با گفت وگو سرگرم ؛
این چنین با شاتقی خندان.
 
....
 
درحیاط کوچک پاییز در زندان _ اخوان ثالث


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 17 فروردين 1395برچسب:, ] [ 23:33 ] [ نرگس ]
[ ]